هرچه کمتر، بهتر.

زمان زیادی نیست که ون در روحه (Mies van der Rouhe) در قرن بیستم، اصل «هرچه کمتر، بهتر» را نه فقط در حرف، بلکه در طراحی ها، یا بهتر است بگویم آثار هنری اش به جهان معرفی کرده است. بر کسی پوشیده نیست که ون در روهه از طلایه داران مدرنیسم در معماری است و دنیای پر پیچ و خم طراحی داخلی، بخش اعظمی از نوگرایی و سادگی چشم نواز خود را مدیون اوست. از آن زمان تا کنون،معماری مدرن ساده گرایانه، در دل طراحان و مردم جا خوش کرده است و گویا رونق خود را از دست نخواهند داد.

ون در روهه ثابت کرد که هم می‌توان از تکلف غیرضروری فضاهای داخلی کاست، هم می‌توان در عین سادگی، آنها را زیبا کرد و از همه مهمتر، کاربردی بودن آنها را به حداکثر رساند.

جوئل نسن (Joelle Nesen) طراح شناخته شده و بنیان‌گذار شرکت میسن (Maison) معتقد است که «اگر طراحی فضای خود را به درستی انجام دهید می توانید هر چیدمان و تغییری که دلتان می‌خواهد را روی آن پیاده سازی کنید».

نسن در جمله ای دیگر می‌گوید:« در طراحی داخلی هیچ قانونی وجود ندارد، اما افراد می‌توانند در طراحی یک فضا،از اصول و ترفندهایی پیروی کنند».

اگر میخواهید طراحی داخلی خانه شما به همان اندازه که زیبا و دلنشین است، کاربردی هم باشد، مطمئن شوید که این اصول را رعایت می کنید. این نکات در واقع از دیدگاه و تجربیات نسن و جنی گاگنهایم (Jenny gargenheim)، مالک استودیو معماری و طراحی گاگنهایم به دست آمده است.

۱-برای زندگی واقعی برنامه ریزی کنید.

نسن می‌گوید:« در فرایند طراحی داخلی، برنامه ریزی برای فضا اولین قدم است». به گفته انجمن معماران آمریکا، این برنامه ریزی شامل پوشاندن بخش بندی های فضای داخلی، تعریف الگوهای حرکت و برنامه‌ریزی برای چیدمان مبل است.

نسن و گاگنهایم اتفاق نظر دارند که هر پروژه معماری داخلی، با ارزیابی کاستی های کاربردی یک فضا آغاز می شود. هدف از این ارزیابی این است که بفهمیم چطور باید المان های موجود را دستکاری کنیم با افرادی که در آن زندگی می کنند و نیازهایشان، سازگار شود.

گاگنهایم می‌گوید:« ما همیشه این نکته را در نظر می گیریم که افراد چگونه از فضاهای خود استفاده می کنند. من همیشه از آن‌ها می‌پرسم که چه چیزهایی در فضای داخلی شان نیاز دارند و در زندگی روزمره شان، چطور در خانه جابجا می شوند».

هدف از برنامه ریزی برای فضا، ایجاد کارایی است. ایجاد کارایی از نظر گاگنهایم، اجتناب از ترفند ها و افزودنی های غیر ضروری است. او می گوید: «بیشتر مشتریان ما فکر می کنند در یک محیط، نیاز به فضای بیشتر، قفسه های بیشتری دارند. آنها می خواهند همه چیز را بیشتر و اضافی تر کنند. ما هم تلاش می‌کنیم تا با ملایمت، آنها را به سمت راهکارهای ساده تر سوق دهیم».

برای مثال، اخیرا یکی از مشتریان گاگنهایم، با درخواست یک تغییر بزرگ در خانه اش، نزد او آمده بود. طراح متوجه شد که با تغییر چینش اساس موجود اضافه کردن یک تغییر جزئی، خواسته مشتری برآورده می‌شود. او معتقد است که «اگر ما بتوانیم کارایی مورد نیاز مشتریان را بدون تغییرات اساسی، به آنها هدیه دهیم، این کار به نفع همه خواهد بود».

۲- یک چشم انداز از طرح خود ایجاد کنید

بعد از مشخص شدن کاربرد فضاها، نوبت به طرح کلی فضا می رسد. طراحان ملزومات به دست آمده است کاربری فضا را با سلیقه و خواسته مشتری ترکیب می کنند تا یک مفهوم و طرح کلی برای فضا به دست آید.

نسن می‌گوید:« کارما انتخاب یک رنگ یا چیدمان یک کاناپه نیست. ما یک رویکرد جهانی را انتخاب و اتخاذ می کنیم. همه چیز به خلق یک چشم انداز کلی بستگی دارد. وقتی چشم انداز حساب شده و اصولی را پیاده سازی کنید، طراحی داخلی شما مستقل از زمان می شود و زیبایی آن، عمری درازی خواهد داشت».

برای یک طراح، انتقال دید کلی و چشم انداز از فضا، دقیقاً مانند داستان سرایی است. نسن می‌گوید:« شما باید بتوانید درباره اینکه چطور همه المان ها را قطعات متفاوت را در قالب یک طراحی داخلی در کنار هم قرار داده‌اید، داستان جذابی برای تعریف کردن داشته باشید».

۳- حواستان به کیفیت مواد باشد

نسن معتقد است که«کیفیت بسیار حیاتی است»، چرا که کیفیت ابزار و مصالح، تجربیات افرادی که در آن زندگی می کنند را تحت تاثیر قرار می دهد. مواد با کیفیت «لحن و حسی دارند که با مصالح بی کیفیت متفاوت است».

مواد و مصالح طبیعی، حکمران بی چون و چرای همه مصالح هستند. طراحان شرکت

میسن معمولاً از پارچه‌های پشمی، ابریشمی یا کتان استفاده می کنند و مبلمان با چوب های مستحکم می سازند. البته نسن هشدار می دهد که پرداخت هزینه بسیار زیاد، لزوماً به معنای خریدن اجناس باکیفیت نیست.

به جای قیمت، باید این موضوع را بررسی کنید که یک محصول از مواد و روش ساخت باکیفیت بهره می برد یانه. «اصلا نیازی به این نیست که همه چیز گران باشد. همیشه می توانید محصولات با کیفیت و ارزان تری پیدا کنید».

۴- المان های متضاد را کنار هم قرار دهید

زمانی که یک طراح داخلی از مصالح گوناگون در شکل ها، رنگ ها، بافت ها و الگوهای مختلف استفاده می کند، تفاوت های آنها می‌تواند ویژگی های ذاتی آنها را برجسته تر کند. نسن می‌گوید:« برخی از مشتریان می گویند که من این پارچه، این لامپ و این صندلی را می خواهم، در حالی که همه آنها ارزش بصری یکسانی دارند».

تضاد در چیدمان باعث میشود چشم هایمان تفاوت را ببینند و قدردانِ آنها باشند. برای مثال، «مشتری ممکن است عاشق هندسه باشد و همه لوازم دلخواهش هندسی باشند، اما شما نمی توانید همه اثاثیه تان را مربعی شکل کنید. قرار دادن یک دایره بین مربع ها، باعث میشود تا قدر مربع ها را بیشتر بدانیم».

گاگنهایم میز مثال بهترین می‌زند:« اگر یک مشتری عاشق طرح خاصی از کاشی باشد که بسیار پیچیده است، من باید مطمئن شوم که المان های دیگر در همان فضا، آرام تر و ساده تر باشند تا آن المان پیچیده، مهم تر به نظر آید. من باید مطمئن شوم که چیزهای مهم دیده می شوند و در زیر جلب توجه المان‌های مجاور شان دفن نمی‌شوند».

۵- جزئیات را عمداً لایه بندی کنید.

طرح های اولیه یک طراحی داخلی بدون جزئیات که آنها را پشتیبانی کند، ارزشی ندارند. این جزئیات می‌تواند مقیاس یک آباژور یا ابعاد درب کابینت باشد. چیزی که مهم است این است که یک طراح هستم باید تمام جزئیات را مشخص کند تا به بهترین شکل از طرح کلی خودش دفاع نماید. گاگنهایم می‌گوید:« ما همیشه طرح های خودمان را چک می‌کنیم تا مطمئن شویم که در مسیر درستی برای رسیدن به هدف اصلی مان قرار داریم. پسندیدن محصولات موجود در بازار کار بسیار راحتی است. اما باید یک قدم به عقب برداریم و از خودمان بپرسیم که آیا این محصول نیازهای فضای ما را رفع می‌کند یانه. در غیر این صورت، مورد پسند ما ممکن است بهترین گزینه برای ما نباشد».

۶- اصیل باشید

هر پروژه طراحی داخلی باید پا را فراتر از خدمت رسانی به سلیقه و خواست مشتری بگذارد و به طور خاص، برای کاربر شخصی سازی شود. نسن برای این منظور، اسم این حس نمی کند که دارایی های روزمره مشتری در کنار لوازم قدیمی و یادگاری ها تجمیع شود.

او می‌گوید:« برای داشتن اعتبار، اصالت و منحصر به فرد بودن، شما نیاز به لوازم مختلفی دارید. این اواز می‌تواند شمعدانی های مادربزرگ هر چیز قدیمی دیگری باشد، حتی اگر هدف یک طراحی،سادگی و مدرن بودن باشد، ما سعی می‌کنیم که از اشیای خاص استفاده کنیم که از نظر من، فضا را کمی جذاب تر می کند».

۷- تعادل را برقرار کنید

گاگنهایم ترجیح می‌دهد که به جای خلق تعمدی نقاط کانونی، ترکیب بندی کلی فضا برای تعادل را ارزیابی کند.نسن میز با این رویکرد موافق است و معتقد است که یافتن تعادل، با خصوصیات معماری فضا مانند پنجره ها و درها شروع می شود و با اضافه کردن لوازم تا زمان پیدا شدن موازنه، ادامه پیدا می کند.

آهنگ علاقه دارد که فضا را تحلیل کند و خطوط دید را از نقاط برتری متفاوت مورد ارزیابی قرار دهد.

۸- ویرایش کنید

گاگنهایم عقیده دارد که «کمک گرفتن از یک طراح داخلی مثل استخدام یک ویراستار است». یک طراح می داند که چه زمانی باید المان ها را کم و زیاد کند تا بهترین نتیجه حاصل شود. «من معمولا می گویم که این المان خیلی زیاد است یا این دو المان همدیگر را تضعیف و کمرنگ می کنند، پس یکی از آنها را حذف کنیم».

این اصل شامل ایجاد«فضای خالی» در محیط و ترکیب کردن فضای منفی در طراحی کلی هم می‌شود. این کار برای رسیدن و ارائه بهترین و قوی‌ترین ترکیب ممکن انجام می‌شود. پس نترسید و از شر چیزهای اضافی خلاص شوید.